امام علی علیه السلام فرمودند:
اِنَّ اللهَ یُعَذِّبُ سِتَةً بِسِتَة: الْعَرَبَ بِالْعَصَبِیَّةِ، وَ الدَّهاقینَ بِالْکِبْرِ، وَ الاُْمَراءَ بِالْجَوْرِ، وَ الْفُقَهاءَ بِالْحَسَدِ، وَ التُّجّارَ بِالْخیانَةِ، وَ اَهْلَ الرُّسْتاقِ بِالْجَهْلِ؛

خداوند شش گروه را به خاطر شش عمل (یا صفت) مجازات مى نماید: عرب ها را به خاطر تعصّب (نابجا)، و کدخدایان را به خاطر کبر و غرور، و زمامداران را به خاطر ظلم و ستم، و فقیهان را به خاطر حسادت، و بازرگانان را به خاطر خیانت (در اموال مردم)، و روستاییان (جاهل) را به خاطر جهل و نادانى
بحار الانوار، جلد 75، صفحه 59.
شرح حدیث:
به توضیحى کوتاه پیرامون هر یک از گروه هاى ششگانه فوق توجّه کنید:
1ـ «اَلْعَرَبَ بِالْعَصَبِیَّةِ»؛ عرب هاى متعصّب را به خاطر صفت زشت تعصّب در برابر حق مجازات مى کند، عصبیّتى که مانع قبول حق و حقیقت مى شود و بسان پرده اى از مشاهده واقعیّت ها جلوگیرى مى کند!.
2ـ «وَ الدَّهاقینَ بِالْکِبْرِ؛ «دهقان» مفرد «دهاقین» به معنى «دهبان» و «کدخدا» و «خان» است و در واقع معرّب دهگان (به معنى صاحب ده یا رئیس ده) مى باشد(1). به هر حال خداوند «کدخدا» و «خان» را به خاطر غرور و تکبّرى که دارد مجازات مى نماید. برخى از خوانین آن قدر مغرور و متکبّر هستند که به رعیّت و مردم خود همانند حیواناتشان نگاه مى کنند و کمترین ارزشى براى آن ها قائل نیستند!.
3ـ «وَ الاُْمَراءَ بِالْجَوْرِ»؛ سومین دسته اى که در این روایت به آن ها اشاره شده، زمامداران و حکمرانان بر مردم هستند. عامل مجازات و عذاب این گروه، ظلم و جورى است که بر مردم تحت فرمان خود روا مى دارند.
4ـ «وَ الْفُقَهاءَ بِالْحَسَدِ»؛ حسادت نیز یکى از عوامل عذاب الهى است و این صفت زشت و رذیله اخلاقى عامل عذاب علما و فقها و دانشمندان حسود است. فقهایى که با کمک گرفتن از حسادت مى خواهند مقام و منزلت دیگران را زایل کنند، گرفتار عذاب الهى مى شوند!.
5ـ «وَ التُّجّارَ بِالْخیانَةِ»؛ خداوند بازرگانان را به خاطر خیانت در اموال مردم عذاب مى نماید. کم فروشى، غشّ در معامله، نپرداختن طلب طلبکاران، احتکار و مانند آن، نوعى خیانت است.
6ـ «وَ اَهْلَ الرُّسْتاقِ بِالْجَهْلِ»؛ روستاییان نیز بر اثر جهل و نادانى و بى اطّلاعى از معارف دینى مشمول مجازات مى شوند. کسى که قدرت بر تحقیق و پرسش دارد و به دنبال آن نمى رود و در جهل مى ماند جهل عذر او نمى شود، بلکه چنین جهلى عامل عذابش مى گردد.

نکات سه گانه
1ـ بدون شک هر کس مبتلا به این افعال و صفات شود، مشمول عذاب خداوند مى گردد; هر چند در زمره یکى از گروه هاى فوق نباشد. یعنى انسان حسود مجازات دارد هر چند جزء «فقها» نباشد، همان گونه که شخص متکبّر طعم تلخ عذاب الهى را خواهد چشید هر چند «کدخدا» یا «خان» نباشد، همچنین نسبت به بقیّه صفات.
با توجّه به مطلب فوق این سؤال مطرح مى شود که: چرا هر یک از صفات فوق به طایفه خاصّى نسبت داده شده، در حالى که مبتلا شدن به هر یک از این صفات براى هر گروه و شخصى امکان پذیر است؟
در جواب این سؤال توجّه به این نکته لازم است که هر گروهى یک نقطه آسیب پذیرى دارد، که لغزش او در آن نقطه شدیدتر است. روایت فوق در واقع نقطه آسیب پذیرى هر یک از جمعیّت هاى شش گانه را بیان کرده است.
به عبارت دیگر، بعضى در مقابل برخى گناهان بیمه اند; مثل این که هرگز قمار نمى زند و یا لب به شراب آلوده نمى کند، ولى در مورد برخى دیگر از گناهان کاملا در خطر و لغزش قرار دارد. این روایت به گناهان نوع دوم پرداخته است.
2ـ اصول و ریشه هاى بدبختى انسان ها همان شش صفتى است که در روایت بالا به آن اشاره شد. اگر این صفات از جامعه بشریّت رخت بربندد و روزى تعصّب و تکبّر و ظلم و حسادت و خیانت و جهالت ریشه کن گردد، قطعاً چنان دنیایى همچون بهشت خواهد بود. به امید آن روز!.

پی نوشت:
1. فرهنگ عمید، صفحه 602.
منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى.